سالگرد ازدواج مامان و بابا
عزیز مامان 3 شهریور سومین سالگرد ازدواج مامان و بابا بود و 10 شهریور هم ششمین سالگرد عقد مامانی و بابایی. از چند روز قبل با خاله هماهنگ کرده بودیم که چهارشنبه شب خاله از طرف مامانی یه کیک کوچولو سفارش بده و عصر با خاله بریم بیرون تا کادو برای بابایی بخریم.ولی دقیقا همون روز تو عزیز مامان تب کردی و راهی مطب دکترت شدیم و من و تو نتونستیم بیرون بریم. ایلیای من بابایی بهترین مرد روی زمینه...و من هر روز آرزو می کنم که همونطور که ظاهرت شبیه بابایی اخلاقت معرفتت مهربونیت همه همه شبیه بابایی بشه که دیگه اونوقت تو می شی یکی از بهترین آدمای دنیا و من می شم خوشبخت ترین مامان دنیا. از همون ترم های اول دانشگاه بی خبر از اینکه سرنوشت من و بابایی به هم...
نویسنده :
مامان ایلیا
2:28